آندیا جونمآندیا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

دخترمن آندیا

عکاس بزرگ آندیا خانم

زندگی مملو از بالا و پایین است از روزگار پرسیدم با آنهایی که با زندگی و احساساتم بازی کردند چه کنم؟ گفت :  آنها را به من واگذار کن که چرخ روزگار، بالا و پایین بسیار دارد                           ...
30 مرداد 1393

یک روز با آندیا تو خانه

                    حکایت ظاهر و باطن ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ پرسید :به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟  ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.  ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ پوست ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ … ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ  ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ، سپس ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ و ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ وﮔﻔﺖ :  ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ زیبا ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ … حال ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ؟  ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ...
29 مرداد 1393

عافیت باشه آندیا گلی

  بنابراین آداب حمام رفتن در سبک زندگی اسلامی اینگونه وارد شده است: -          یک روز درمیان حمام کردن، -          خواندن اذکار مخصوص، -          ریختن آب گرم بر سر و پاها در ابتدای ورود، -          خوردن جرعه ای از آب حمام (چرا که رفع ناراحتی مثانه می کند)، -          نخوردن آب سرد در حمام، -          عدم استحمام با آب سرد (زمانی ...
29 مرداد 1393

پارک با آندیا

      امیدوارم با هر برگ زردی که از درخت جدا می شه   یکی از غم هات کم بشه و با هر قطره بارونی که    می باره یه شادی به زندگی قشنگت اضافه بشه                                               آندیا جونم اینم یک پارک دیگه که من و تو با خانوده ام رفتیم و دایی حمید به تو می گفت آندیا کجا بریم تو گفتی نان و پنیر  که منظورت ...
25 مرداد 1393

آندیا در شهربازی

                گاهی نیاز دارید بیرون بروید، کمی هوا بخورید و به خودتان یادآوری کنید کی هستید و چه کسی میخواهید باشید . . .                                                                        آندیا گل...
25 مرداد 1393

اینم فیگورهای آندیا

    داستان بسیار زیبای مشت خدا دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت : مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته به من بدی ، این هم پولش .   بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد ، بعد لبخندی زد و گفت :   چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی ، میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری . ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد ، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشه گفت : " دخترم ! خجالت نکش ، بیا جلو خودت شکلات هات رو بر...
22 مرداد 1393

آندیا محجبه می شود

    نا امید نشو   روزی به خدا شکایت کردم که چرا من پیشرفت نمی کنم ؟! دیگر امیدی ندارم می خواهم خود کشی کنم! ناگهان خدا جوابم را داد  گفت : آیا درخت بامبو و سرخس را دیده ای؟ گفتم : بله دیده ام . خدا گفت : موقعی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی از آنها مراقبت نمودم … خیلی زود سرخس سر از خاک بر آورد و تمام زمین را گرفت ، اما بامبو رشد نکرد … من از او قطع امید نکردم ! در دومین سال ، سرخس بیشتر رشد کرد ، اما از رشد بامبو خبری نبود . در سالهای سوم و چهارم ، باز هم رشد نکرد . در سال پنجم جوانه ی کوچکی از بامبو نمایان شد … ...
22 مرداد 1393

فرهنگستان آندیا !!!!!

        نگرانی مهم تر همه نگران این هستند که بچه هایشان به حرف آنها گوش نمی دهند اما نگرانی مهم تر این است که بچه ها همیشه به تماشای شما می نشینند     لغات لغات آندیا گلی مغازه مزاغه شلوار شبار تابلو تابو تلویزیون تلوزون گلدان گلگان اسباب بازی ابسابازی دوربین دوبین موبایل موبال عمو محمد عمو مد دایی حمید دا حمید   ...
21 مرداد 1393